خط نوشت!
| ||
[ پنج شنبه 90/2/29 ] [ 1:38 عصر ] [ علی یزدانی ]
شب تلخی بود...تلخ شبی بود... [ پنج شنبه 90/2/29 ] [ 1:37 عصر ] [ علی یزدانی ]
خدایا اون همزن را خاموش کن!دیگه حسابی اعصابمون را هم زدی...ریزنوشت:باید بگم استغفرالله! [ پنج شنبه 90/2/29 ] [ 1:36 عصر ] [ علی یزدانی ]
ریشه دواندی در ریشه من....جدی نگیر ،همش را میکنم [ پنج شنبه 90/2/29 ] [ 1:35 عصر ] [ علی یزدانی ]
گر صبر کنی با غوره یه اش رشته میخوریم! [ پنج شنبه 90/2/29 ] [ 1:34 عصر ] [ علی یزدانی ]
یه طور زدیمون که تیکه بزرگمون شد،شد!!شما بگین چی شد؟..ریز نوشت:شد نیستی! [ پنج شنبه 90/2/29 ] [ 1:34 عصر ] [ علی یزدانی ]
خودم کردم که لعنت بر دلم باد... [ پنج شنبه 90/2/29 ] [ 1:32 عصر ] [ علی یزدانی ]
شک به تنها چیزی که دارم اعتماده!..ریزنوشت:اعتماد به تنها چیزی که دارم شکه! [ پنج شنبه 90/2/29 ] [ 11:58 صبح ] [ علی یزدانی ]
مثل پروانه در تار عنکبوت گیر کردم!!!!ریزنوشت:ضرب المثل تصحیح شده!(مثل ....تو گل گیر کردن!) [ پنج شنبه 90/2/29 ] [ 11:56 صبح ] [ علی یزدانی ]
الان یه سوتی دادم در حد المپیک...:دی..ادم نمیدونم بخنده یا گریه کنه :دی [ پنج شنبه 90/2/29 ] [ 11:55 صبح ] [ علی یزدانی ]
|
||
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |