خط نوشت!
| ||
کودکی فال فروش را پرسیدم چه میکنی؟ گفت : به آنانی که در دیروز خود مانده اند ،فردا را میفروشم ! [ پنج شنبه 90/1/18 ] [ 1:59 عصر ] [ علی یزدانی ]
شوری اشک چشم گواهی غم منه! [ پنج شنبه 90/1/18 ] [ 1:56 عصر ] [ علی یزدانی ]
و ما به وسعت دریا دروغ میگوییم!!...ریزنوشت:تکه ی از کلام اقای صفری!معلم دوران مدرسه [ پنج شنبه 90/1/11 ] [ 2:25 صبح ] [ علی یزدانی ]
واقعا سخته دل خودت را بزاری زیر پا و لهش کنی..خیلی سخت.......ریزنوشت:سالی که نکوست از بهارش پیداست [ یکشنبه 90/1/7 ] [ 10:49 صبح ] [ علی یزدانی ]
چقدر سخته در اوج دلبستگی ،دل کندن.............پاره پاره می شود [ شنبه 90/1/6 ] [ 2:39 صبح ] [ علی یزدانی ]
[ چهارشنبه 90/1/3 ] [ 1:18 صبح ] [ علی یزدانی ]
شنیدین میگن شور و شیرین!!من الان خوشحال ،ناراحتم ..ریزنوشت:یکی ربط این دوتا را برا من بگه ! [ چهارشنبه 90/1/3 ] [ 1:5 صبح ] [ علی یزدانی ]
یار ما را از جدایی غم نبود ، در غمش مجنون عاشق کم نبود. بر سر پیمان خود محکم نبود ، سهم من از عشق جز ماتم نبود. [ چهارشنبه 90/1/3 ] [ 1:1 صبح ] [ علی یزدانی ]
کوه به کوه نمیرسه ولی ما که به هم میرسیم...ریزنوشت:عاشقان را خوش خیالی تقدیر نیست// با چنین تقدیر بد تدبیر نیست [ چهارشنبه 90/1/3 ] [ 1:1 صبح ] [ علی یزدانی ]
نیمه شب اواره بی حس حال ،در سرم سودای جامی بی زوال//پرسه اغاز کردیم در خیال ،دل به یاد اورد ایام وصال......
[ چهارشنبه 90/1/3 ] [ 12:59 صبح ] [ علی یزدانی ]
|
||
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |